غضنفر می ره کتابخونه، داد می زنه یه ساندویچ بدین با سس اضافه.
آقاهه بهش می گه: آقا! اینجا کتابخونه هست. غضنفر می گه: ببخشید… بعد یواش در گوش آقاهه می گه: یه ساندویچ بدین با سس اضافه!
به غضنفر گفتن واسه زلزله بم چه کمکى کردى؟ گفت: متاسفانه من دستم خالی بود، ایشالا زلزله بعدی!
بابای غضنفر مریض می شه غضنفر زنگ می زنه آمبولانس میاد،خانوادگی سوار آمبولانس میشن تو راه دکتره می پرسه مریض کیه؟
غضنفر می گه حالش خوب نبود،خونه موند.
غضنفر چند متر دور تر از قبری گریه می کرد،ازش پرسیدن چرا نزدیک تر نمیری؟گفت:مرحوم از فامیلای دورمون بود.
به غضنفر میگن امتحان رانندگی قبول شدی ؟ میگه معلوم نیست ماشینو زدم تو دیوار ، سروان رفته تو کما منتظرم برگرده ببینم چی میشه !
توی
رستوران، لیوان رو بر عکس گذاشته بودند روی میز… غضنفر می ره می نشینه سر
میز، می گه: “این چه لیوانیه که سر نداره؟!” بر عکسش می کنه، می گه: “چه
جالب! ته هم نداره!”
غضنفر زنگ میزنه پیتزا فروشی میگه یه پیتزا می خواستم.
فروشنده میگه . به نام … ؟ غضنفر میگه . آخ آخ . ببخشید .به نام خدا , یه
پیتزا می خواستم
غضنفر میگه شرمنده مسیرم نمیخوره …
از غضنفر میپرسن میدونی چرا غواصان از پشت میپرن تو دریا؟میگه خوب اگه از جلو بپرن میوفتن تو قایق
به غضنفر میگن نظرت در باره ی توپ فوتبال چیه؟ یه کم فکر می کنه میگه:شطرنج گردالی..؟!
نظر یادتون نره