جوک های خنده دار:
عکاس سر کلاس درس اومده بود تا از بچه‌هاى کلاس عکس یادگارى بگیره. معلم هم داشت همه بچه‌ها رو تشویق می‌کرد که دور هم جمع شن.
معلم گفت: ببینید چقدر قشنگه که سالها بعد وقتى همه‌تون بزرگ شدید به این
عکس نگاه کنید و بگید: این احمده، الان دکتره. یا اون مهرداده، الان وکیله.
یکى از بچه‌ها از ته کلاس گفت: این هم آقا معلمه، الان مرده !
تو رو خدا دیگه تکنولوژی بیشتر از این پیشرفت نکنه! ما نمی‌تونیم بخریم فقط حسرت می‌خوریم!
مامان من وقتی میخواد سوال بپرسه معمولا تمام سوالاتش رو میشه با پ نه پ
جواب داد ! یه روز هی سوال پرسید منم کم نیاوردم همه رو با پ نه پ جواب
دادم ! آخرش عصبی شده برگشته بهم میگه : پ نه پ باباته!
آقا گرگه بعد کلی وب گردی، آی دی شنگول و منگول رو پیدا میکنه، بعد باهاشون
قرار میزاره، بعدش میره سر قرار میبینه چوپان دروغگو اومده!!!
میگم پدر جان استادمون گفت بین همه کلاس ها
من بالاترین نمره رو گرفتم
میگه:
ببین دیگه بقیه چقدر خنگن!!
.
.
.
sokhani gohar bar az doktor shariati
(faghat bandeye khoda yadesh rafte bod Alt+Shift ro bezane!!!)
مرد: عسلم تا دوشنبه صبر کن معلوم میشه
.
.
.
روز دوشنبه مرد پاکتی به زن میده
زن با شوق و ذوق پاکتو باز میکنه
داخل پاکت , کتاب تعبیر خواب بود!!!
با هزارتومن میرفتیم مغازه
با ۲ تا نوشابه ۳ بسته چیپس ۵ تا بستنی میومدیم بیرون
اما الان دیگه نمیشه
همه جا دوربین گذاشتن!!!
پیاز سرخ میکنه بوی ماهی بره
اسفند دود میکنه بوی پیاز بره
پنجره رو باز میذاره بوی اسفند بره…
برید تو قسمت Account
بعدش برید توی Account setting
بعد برید پایین پایین
این گزینه رو انتخاب کنید:
Deactivate
اکانت خود را غیر فعال کرده و برید سر کار و زندگیتون و
کسب درامد کنید…
شنگول میگه کیه؟
گرگه میگه منم آقا گرگه
شنگول و منگول و حبه انگور تحت تاثیر صداقتش قرار میگیرن
و درو باز میکنن
ناچار میشی رو کنی به مشترکی که «در دسترس» هست ولی «مورد نظر»
نیست!!
میرن سونوگرافی می بینن پسر ناف دختر رو گرفته می گه:
بی غیرتم اگه بزارم لخت بری
یارو میگه هنرت چیه؟
اسبه میگه احمق دارم حرف میزنم!
مرحوم وصیت کرده ، سیاه نپوشین .
یکی داد میزنه : مرحوم غلط کرده
ما به احترامش می پوشیم!
وقتی یه مدت بهش سرنزنی
خودش زنگ میزنه
.
.
.
.
.
اینه که مرده میلیاردر باشه!
دوستش ازش پرسید چی شده ؟؟
رئیس ازم پرسید امشب وقتت آزاده ؟؟
.
.
.
.
.
.
منم با لبخند جواب دادم … بـــــــــــــــــله.
.
.
.
.
!!!! … بیشرف بهم ۵۰ تا برگه داده واسه تایپ
پدر از پسرش پرسید: امتحان ریاضی امروزت چطور بود؟
پسر: یکی از جوابهام غلط بود.
پدر: معلمتون چند تا سؤال داده بود؟
پسر:پنج تا.
پدر: این خیلی عالیه، پس بقیه سؤال ها رو درست حل کردی؟
پسر: نه دیگه، اصلا وقت نشد به بقیه نگاه کنم..!!
دست هر افتاده ای رو گرفت تا بلند شه
اما وقتی خودش افتاد زیر پا لهش کردند !!!
تو سری سگ میزنی دیگه برا من رااااااااننده شدس
تکون بده این وامونددا!
مرده شوری اون دس فرموندا ببردنهوووووووووووووووووش!چدسسسسسسسسس؟!…
قِر قاچی میرِد…
این آیینه بغلارا برا خوشگلی نذاشتندا..!
اون دسه خر نیسا مالی راهنما زدنس
خطاب به عابر بی توجه: این ماشین آهن پاره س، اگه بد بمالد از اینا نیست که خوشد بیاد، میزند نابودد میکوند….
باز خطاب به کسی که پشت چراغ است و حرکت نمیکند: بالاخره یکی از این رنگا
را انتخاب کون آ سری جدد برو….چراغ از این سبز تر نیمیشد. بفرماین. مختص
اینها که چراغ سبز میشود و باز هم حرکت نمیکنند
ابام کچله. یه بار تو حموم به جای شامپو اشتباهی به سرش کف
شوی شوما زده! بهش می گیم: پدر من! روی قوطی رو نخواندی؟ نوشته کف شوی
شوما! می گه: چرا، خواندم، نوشته بود: “برای سطوح صاف”!
چرا کل هواپیما رو از جنس جعبه سیاه نمی سازن که بعد همش سالم بمونه ؟! 
گفته شده است در بهشت
حوریان آنچنان با مومنین رفتار میکنند،
که انگار نه انگار اونجا خانواده نشسته!!
خیلی حس بهتری میشه اگه اون یه نفر بشه۶,۷ نفر …
یکیم از یکی خوشگل تر …
تا
به حال دقت کردی اگه بخوای ۱۰ تومن از عابر بانک بگیری، ۶۰ نفر تو صف با
حقارت نگاهت می کنن؟ حالا روزی که ۲۰۰ تومن می گیری، تا نیم کیلومتری، کلاغ
هم پر نمی زنه!
این عربها “چ” ندارن، چه طوری عطسه میکنن؟
با سلام خدمت عمو زنجیر باف! یه گله ازت داشتم، شما که زحمت کشیدی و زنجیر منو بافتی آخه تنت میخارید اونو پشت کوه انداختی!
.
.
.
جمله ای استراتژیک در زمان دعواهای بچگی!!
کی اشکاتو پاک میکنه ، شبا که غصه داری
بهش بگو ذوق نکنه ، اونم تنها میذاری !!!
برو بمیر ؛ برو گمشو
بمیرم برات ؛ خیلی دلم برایت می سوزد
می میرم برات ؛ عاشقتم
می مردی اگه …؟ ؛ چرا کار را انجام ندادی؟
مردی ؟ ؛ چرا پاسخ نمی دهی ؟
نمردیم و … ؛ بالاخره اتفاق افتاد
مردیم تا … ؛ صبرمان تمام شد
مرده ؛ بی حال
مردنی ؛ ترکه ای و لاغر
مردم ؛ خسته شدم
من بمیرم !؟ ؛ راست می گویی !؟
گوجه اش مال ورامینه،
خیارش مال مازندران،
پیازش مال دماوند.
اونوقت اینا رو که خورد میکنی میریزی تو کاسه میشه سالاد شیرازی.
والا…!
سلامتی پوشک، که هیچ‌وقت تو بچگی پشتمونو خالی نکرد!
از فردا ، طرح قهوه ای ایرانسل در سراسر کشور : فقط با پرداخت صد هزار تومان هر کاری میخواهید بکنید!!!
دیگه وقتشه که سایه ی یه مرد بالا سرت باشه…
.
.
.
با انگشت دماغشون رو حفاری می کنن انگاری عسلویه ست الانه که نفت و گاز بزنه بیرون،!!!!
برگشتیم دیدیم یا حراست دانشگاست یا گشت ارشاد
میگن زنان بد حجاب ۵۰۰۰۰ جریمه میکنن. راستی حواست باشه خواستی زن بگیری اول خلافیشو بگیری.
از من گفتن بود نگی نگفتی
سوغاتی شورت ۴۰ دلاری واسم آورده!
موندم میخوام برم عروسی، رو شلوار بپوشمش یا زیر!
همتون تنهایین…همراه اول دروغ میگه!! . . . . . ایرانسل
واسه همه سوژه های خوشتیپ و خوشگل می فرستی ایمانشونو امتحان کنی
واسه من پشه می فرستی اعصابمو تست کنی ?!
دقت کردین از وقتی دیه شده ۹۰ میلیون دیگه وقتی داریم از خونه میزنیم بیرون هیچ کسی نمیگه مراقب خودت باش ؟؟؟!!
والا سرگرمی نسل ما یه چرخ گوشت بود که دستمون رو میکردیم توش دستمون تا زانو قطع میشد !
بعدش کانال ۵ برنامه درشهر نشونمون میداد کلّی حال میکردیم …
تاحالا دقت کردی ما ایرانی ها دروغ گفتن رو از صبح با گفتن “پاشو لنگه ظهره” شروع می کنیم؟!
دانش آموز: مگه خودتون نمیدونید؟
معلم: چرا میدانم
دانش آموز: پس چرا وقت کلاس رو میگیری؟
تا شقایق هست……خواهرکوچیکش حق ازدواج نداره.
حیف نون میره خواستگاری؛ عروسو نمی پسنده میگن نظرت چیه؟ میگه یه دور میزنیم برمیگردیم
از حیف نون میپرسن نظرت درمورد اهمیت آب چیه ؟ میگه: اگه آب نباشه، مانمیتونیم شنا کنیم واگه نتونیم شنا کنیم غرق میشیم
خسیسه موز میخوره پوستشو میزاره لای دفتر خاطراتش…
روزی پسری به دختری گفت با من ازدواج میکنی؟ دختر گفت نه و پسر سالها با خوبی و خوشی زندگی کرد
توجه : امتحانات از آنچه در برنامه امتحانی می بینید به شما نزدیکترند !
گارسون : آره
میگه : دونش بدین نمیره !
نامزدش میگه I love you too
حیف نون میگه I love you 3
نامزدش میگه what
حیف نون میگه کیلو وات مگاوات توف به قبر بابات با من یکی به دو نکن
می خواستم بگم: خوشحال باش چون دعات مستجاب شد.
غیر از خدا هیچ کس نبود(دقت کنید،هیـــــچ کس نبود)
در آبادی کوچکی مردمی زندگی می کردند
حالا می فهمم،
ما با قصه خواب نمی رفتیم.
همون اول هنگ می کردیم!
خریدار: یک هارد۶۴۰ بدین! فروشنده: بفرمایین این هم یک هارد۵۰۰! خریدار: من
گفتم ۶۴۰؟! فروشنده: نگران نباش دو بار استفاده کنی جا باز میکنه !!!
میخواستن حیف نون رو شکنجه ی روحی بدن،می فرستنش تو یه اتاق گرد بهش میگن برو یه گوشه بشین !
نظر یادتون نره
